اولش خوب بود دوستم داشت ، عاشـــــــقم بود، اگه قهر
میکردم میــــــــــــمرد
اخه خودش عاشقم کرد
قرار بود مال هم شیــــــــــــم نمیدانم چ شد
کم کم ازم دور شد
دیگه حواسش بهــــــــــــم نبود
یه روز گفت میــــــــــــرم
گفتم کجا؟؟؟!! گفت از پیش تو
گفتم چرا……گفت خسته ام
فهمیدم نباید بمونم
گذشــــــــــــــــــــــــت
یه روزمیرسد
ک دلــــــــــــــــــــــــت برایم
تنگـــــــــــــــــــــــ میشود.
……… اهاــــے”فقط اینو بدون”
تَــــنَـــــت ﮐــــــﻪ ﺑــــــــﻮے ﺩﯾﮕـــــــﺮے ﺑِﮕﯿـــــــــﺮَﺩ. . .
ﺗـــــﺎ ﺁﺧَـــــــﺮ ﻋُﻤـــــــــﺮ ﺑَــــــﺮ ﻣَــــــــﻦ. . .
ﺣَـــــــــﺮﺍمی….خاصم رفتی دیگه برنگرد
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
حــال ِ مــن خــوب است
امــا
عــالی می شــوم
وقــتی کــه
تــــو…
با نگــرانی در آغوشــم می گــیری و می گویــی:
نــه عــزیزم ، تو خــوب نیســتی…
برچسبها:
برچسبها:
دوستی میگفت:
یک شب وقتی از
سر میز غذا بلند شدم،
شنیدم
مادرم بابت
سوختگی ته ديگ ها از پدرم
عذرخواهی می کرد.
هرگز
جواب پدرم را
فراموش نخواهم
کرد که گفت:
عزیزم
من عاشق ته ديگهاي خیلی برشته هستم.
همان شب، کمی بعد
وقتی رفتم به پدرم شب بخیر بگویم از او پرسیدم که آیا واقعاً دوست داشت که ته ديگهايش سوخته باشد؟
او مرا در آغوش کشید وگفت:
مادرت امروز روز سختی را گذرانده و خیلی خسته است
بعلاوه،
ته ديگها ي کمی سوخته
هرگزکسی را نمی کشد!
زندگی مملو از چیزهای ناقص...
و انسان هایی
است که پر از کم و کاستی هستند.
یکی از مهمترین راه حل ها برای ایجاد روابط سالم، مداوم و پایدار:
درک و پذیرش
عیب های همدیگر
و شاد بودن از داشتن تفاوت با دیگران است.
امروز دعایمان برای یکدیگر این باشد که یاد بگیریم قسمت های خوب، بد و ناخوشایند زندگی خود را بپذیریم و با انسان ها رابطه ای داشته باشیم که در آن، ته ديگهاي سوخته موجب قهر و دلخوری نشود.
این موضوع را می توان به هر رابطه ای تعمیم داد.
در واقع، تفاهم، اساس هر رابطه ای است،
هر رابطه ای با پدر، مادر، همسر، فرزند یا برادر،خواهر یا دوست!
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
✘مـــــن همينـــــم كـــــــه ميبينــــــــے
مغـــازه نيستـــــم كـــه بــه ســَــلــيــقـــَــتـــــــــ دِكـــــور بـــزَنَــــــم✘
برچسبها: